فرید زکریا: طوفان خاموش انقلاب های جدید در راه است / انقلابهای نو در گفتمان ها و هویت ها/ تندبادهای سرخ شرق با دو رویکرد متفاوت به نظم بینالملل
بهگزارش خبرگزاری خبرآنلاین، به نقل از ایبنا، رضا دستجردی نوشت: در زمانهای که بسیاری پایان عصر انقلابها را جشن گرفتهاند، فرید زکریا استراتژیستی که افول هژمونی آمریکا را دو دهه قبل پیشبینی کرد...
بهگزارش خبرگزاری خبرآنلاین، به نقل از ایبنا، رضا دستجردی نوشت: در زمانهای که بسیاری پایان عصر انقلابها را جشن گرفتهاند، فرید زکریا استراتژیستی که افول هژمونی آمریکا را دو دهه قبل پیشبینی کرد هشدار می دهد که طوفانی خاموش در راه است. انقلابهای امروز نه در خیابانهای خونین و با شعارهای چپ و راست، که در ژرفای گفتمانها و هویتها میجوشند. زکریا با شمشیر تیز تحلیل، پوست آرامش ظاهری جهان را میدرد و آیندهای را نشان میدهد که در آن، نبرد نرم ایدهها، سرنوشت تمدن را رقم خواهد زد. آیا بشریت برای این نبرد بیسابقه آماده است؟
زکریا در این اثر، به قلب انقلابهایی میزند که جهان را از قرن هفدهم تا امروز شکل دادهاند. از طوفانهای خونین انقلاب فرانسه تا انفجار صنعتی که فقر را به رفاه تبدیل کرد، و از موج خروشان جهانیسازی تا انقلاب هوش مصنوعی که آینده را دگرگون میکند، زکریا نشان میدهد چگونه هر جهش بزرگ تاریخی، با مقاومتی سهمگین روبهرو شده است، اما این مسیر همواره با جنگ سهمگین مدافعان منافع کهنه همراه بوده است. آیا میتوان از این نبرد همیشگی «نو» و «کهنه»، آیندهای روشن ساخت؟
کتاب روایتی است از دو روی سکه پیشرفت: هلند قرن هفدهم که با نوآوری مالی، سیاست مدرن را ابداع کرد؛ انقلاب صنعتی که هم ثروت آفرید و هم شکاف طبقاتی؛ و جهان امروز که در آتش چهار انقلاب «جهانیسازی»، «قبیلهگرایی»، «فناوری فراتر از تصور» و «تحولات ژئوپلیتیکی» میسوزد. آیا قطبیشدن جوامع، خشم پوپولیستی و افول آمریکا به تاریکترین دوره تاریخ بشر منجر خواهد شد؟ زکریا با ترکیبی کمنظیر از تاریخنگاری دقیق و تحلیل آیندهنگرانه، نشان میدهد خوشبینی نه یک احساس زودگذر، که سنگ بنایی تمدنساز در تاریخ است. او از راز بقای نهادهای لیبرال میگوید؛ از ضرورت بازتعریف جهانیسازی برای نجات کارگران؛ و از قدرت خرد جمعی برای عبور از بحرانها.
«عصر انقلابها؛ پیشرفت و عقبگرد از ۱۶۰۰ تا امروز» بهقلم فرید زکریا با ترجمه مبین کرباسی از جمله آثار نشر ثالث است و آنچه در پی میآید ماحصل گفتوگوی ایبنا با مبین کرباسی مترجم است که پیشتر «لیبرالیسم و نارضایتیهای آن» نیز از او منتشر شده است.
****
به باور شما، برجستهترین نوآوری فکری یا تحلیلی زکریا در این کتاب چیست؟
در واقع، زکریا در این کتاب بیشتر به تغییر روندها اشاره میکند تا تغییر پارادایم. به باور او نسبت به لیبرالیسم به عنوان یک نسخه موفق در دو قرن گذشته خللی وارد نشده اما نقدهای جدی به آن دارد که سعی میکند در این کتاب به آنها اشاره و راهحل ارائه دهد.
مراد زکریا از مشکلات نگرشی غرب که آن را با چالشهایی مواجه کرده، کدام است؟
او این مشکلات را به طور کلی در دو سطح دولتها و ملتها بهصورت جداگانه مورد بررسی قرار داده است. رویکرد دولتهای غربی را بهویژه در دو دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی با اعمال اقتصاد نئولیبرال و پس از آن عدم پذیرفتن مسئولیت و نقش خود در نظم جهانی مورد نقد قرار داده و از سویی دیگر با ارجاع به کتاب «گریز از آزادی» اریک فروم و «اضطراب» کییرکگور، خلاً ناشی از ورود مدرنیته به زندگی جوامع غربی، فضایی را به وجود آورده که سرگیجه حاصل از آن بهوسیله پوپولیسم، ناسیونالیسم و اقتدارگرایی پر شده است.
به باور مولف، آزادی برآمده از لیبرالیسم در آمریکا، چه مشکلاتی را پدید آورده است؟
او بر این باور است که آزادی برآمده از لیبرالیسم و ایجاد فضای چندفرهنگی در جامعه آمریکا، از سویی برای عدهای که عمدتاً مهاجر هستند مفید، اما برای اکثریتی ناخوشایند بوده است، بهگونهای که در کشور خود احساس غریبی میکنند. این احساس که بهشدت ریشههای مشترک با باورمندهای مذهبی نیز دارد، به یک سوخت برای موتور پوپولیستهای سیاسی در آمریکا تبدیل شده است.
در خطر قرار گرفتن ثمرات مدرنیته، نیز برخاستن «تندبادهای سرخ»، نتیجه کدام اقدامات دولتمردان آمریکایی است؟ از منظر زکریا، تقسیمبندی ایدئولوژیک قدیمی در جهان، جای خود را به چه قالبی داده است؟
پاسخ به این دو پرسش نیاز به توضیح گسترده دارد که مجال آن اینجا نیست. اگر بخواهم خلاصه خدمتتان بگویم، به باور زکریا تندبادهای سرخ شرق با دو رویکرد متفاوت به نظم بینالملل از دو کشور چین و روسیه برخاسته است که اولی نقش رقیب با آمریکا اما علاقهمند به بازی در این نظم (البته تا این لحظه) را بازی میکند و دومی نقش مخرب و ضد نظم بینالملل که در تلاش به چالش کشیدن آن را دارد که آخرین اقدام او حمله به اوکراین بوده است. اما این دو کشور در یک زمینه با هم اشتراک نظر دارند و آن این است که ورود فرهنگ لیبرالیسم به جامعه برای هر دو مخاطرهآمیز خواهد بود در نتیجه برای تقابل با آن دست به هر اقدامی میزنند.
نگاه زکریا به لیبرالیسم در این کتاب از کدام جنس است؟
از نظر او، لیبرالیسم با تمام ضعفها و انتقادهایی که داشته، سطح زندگی مردم را در دو قرن اخیر بهاندازهای بالا برده که قابل قیاس با قبل از آن نیست. برای مثال، حتی در کشورهای جنوب شرق آسیا که ساختار فرهنگی متفاوتی با غرب دارند نیز باعث رشد چشمگیری شده است. افزون بر این، نزدیک به هشتاد سال است که از جنگهای بزرگ در جهان جلوگیری کرده و با کمک از ابزار وابستگی متقابل، صلح نسبی را به ارمغان آورده است؛ آوردههایی که بسیار ارزشمند هستند.
به باور مولف، عقبنشینی لیبرالیسم کلاسیک در برابر نیروهای غیرلبیرال با چه عاملی متوقف میشود؟
پاسخ به این پرسش نیز نیازمند توضیح گستره است که اگر بخواهم به طور خلاصه بگویم این میشود: عقبنشینی از مواضع خشک لیبرالیسم از سوی دولتها و میل کردن به سمت خدمات اجتماعی بیشتر شبیه بیمه درمان و … از یک سو و پایین آمدن نخبگان از قله کوه و ورود به دل جامعه و حرف زدن با جامعه برای ارتقاع سطح آگاهی آنها.
کتاب عمدتاً بر تجربه غربی انقلابها تمرکز دارد. آیا این انتخاب به نظرتان محدودکننده است؟ جای خالی انقلابهای غیرغربی مثل انقلاب ایران یا چین را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نکته مهمی اشاره کردید. فرید زکریا در واقع با قرار دادن مکتب لیبرالیسم به عنوان یک نظرگاه، به انقلابهای جهانی نگاه و فقط آنهایی که در این جریان فکری ریشه و یا از آن تأثیر گرفتهاند را مورد بررسی قرار داده است که البته میتوان از جهاتی به آن نقد انتزاعی بودن را وارد دانست. گستردگی دوگانه چپ و راست شاید در وجوه درونی خود در نقاط مختلف دنیا تفاوتهایی داشتهاند، اما در کل، از یک کلیت پیروی میکنند. هرچند که تعریف چپ و راست در آمریکا با دیگر نقاط جهان بسیار متفاوت است.
زکریا از تقابل لیبرالیسم و ضدلیبرالیسم سخن میگوید. آیا این دوگانه را برای تحلیل وضعیت جهانی امروز کافی میدانید؟
همانطور که پیشتر خدمتتان عرض کردم، فرید زکریا با تغییر تعریف لیبرالیسم و ضد لیبرالیسم به کشورهای باز در برابر کشورهای بسته، سعی دارد که جریانهای واقع بر جهان امروز را تحلیل و تفسیر کند که با در نظر گرفتن اندکی انحراف از معیار که بر هر نظریهای حاکم است میتواند پاسخهای مناسبی به علل وقوع وضعیت فعلی جهان ارائه دهد.
آیا با دستهبندی زکریا از انقلابهای معاصر، همچون انقلاب دیجیتال، جهانیسازی، و سیاست هویت موافقید؟
کاملاً، و اتفاقاً آن را واقعبینانهترین دستهبندی فعلی بر جهان و نظم حاکم بر آن میبینم. شما تصور کنید که نسل امروز که تنها با یک کلیک میتواند به تمام نیازهای خود برسد، در برابر سیستم پیچیده و طولانی تصویب یک قانون در قوه مقننه و اعمال آن توسط قوه مجریه چه درکی دارد؟ ناکارآمد و فرسوده. حال این فرد که در برابر تغییرات پرشتاب قرار گرفته و همه چیز را در اطراف خود ناآشنا میبیند مثل افرادی که خدای متفاوت میپرستند و فرهنگ متفاوت دارند، برای لحظهای احساس بیگانگی میکند و اینجاست که این پسینمرد به جستوجوی ابرمردی میگردد که او را از این وضعیت نجات دهد؛ جایی که زمینه را برای بروز پوپولیسم بهشدت مهیا میسازد.
مخاطب ایرانی، امروز در معرض تغییرات شتابان و بیثباتیهای گوناگون است. آیا فکر میکنید کتاب «عصر انقلابها» میتواند به او در فهم بهتر زمانهاش کمک کند؟
جامعه ایران یک تافته جدا بافته از فرهنگ جهانی نیست و جوانان ما اتفاقاً کاملاً همگام با آن حرکت میکنند و زنان ما به دنبال پیدا کردن جایگاه درخور شأن خود هستند. این کتاب بهخوبی میتواند شرایط حاکم را نهتنها در سطح بینالملل، بلکه ملی نیز توضیح دهد که برای علاقهمندان میتواند بسیار مفید باشد.
۲۱۶۲۱۶
بدون نظر! اولین نفر باشید