دلنوشته جناب اقای کرامت ارشیافرهنگی فرهیخته وپیشکسوت گرانمایه ورزش استان ازمعماران اصلی ورزش شهرستان کهگیلویه وبنیانگذارباشگاه بزرگ فرهنگی ورزشی استقلال دهدشت درپاسخ به نگارش سیدابوصالح دانشفر

رویش نیوز:دلنوشته جناب اقای کرامت ارشیافرهنگی فرهیخته وپیشکسوت گرانمایه ورزش استان ازمعماران اصلی ورزش شهرستان کهگیلویه وبنیانگذارباشگاه بزرگ فرهنگی ورزشی استقلال دهدشت درپاسخ به نگارش سیدابوصالح دانشفر که تلنگری است به جامعه ورزش کهگلویه واستان کهگیلویه وبویراحمد*

*((بیائیدتادیرنشده کرامتهای ارشیای ورزش، استانمان را ودیگرخادمان پرسابقه ورزش رادریابیم ولو بایک تماس چندثانیه ای ویایک پیام چندجمله ای))!!!!!!!*

***********************************************

🥬🥬❤️❤️🍇❤️🍒

*تقدیروتشکرازاستادمحبوب ودوست داشتنی ام، جناب مستدام سیدابوصالح دانشفرمعروف به قلم طلایی* *با عرض سلام وادب واحترام خدمت برادرعزیزوارجمندم، استادمعزز،فرهنگی فرهیخته وعالیقدر، سیدابوصالح دانشفر, باعرض معذرت میخواهم درمحضرحضرتعالی ودوستدارانت،دعایی ازخداوندکبریاداشته باشم.خداوندا،آنگونه زنده ام بدارکه هرگزنشکنددلی اززنده بودنم،وآنگونه بمیرانم که کسی به وجدنیایدازنبودنم.برادرم پیام بامهرومحبت شمابرادرخوبم راروئیت کردم،ازهوش وذکاوت وعلم خدادادیت سالهای سال است که من حقیرودوستان باوفایت به آن پی برده ایم .وازباریتعالی سپاسگزاریم که دوستی همچون شما رادرکنارمان افریدتابتواندکورسویی ازیاس وناامیدی راازمابزداید.برادرگرامی بارهاگفته ام وبازهم خواهم گفت.قسم به ذات اقدس پروردگار ،باخودعهدبسته ام که*

*همیشه با افرادی که از خودم آگاهتر و موفق‌ترند ، معاشرت کنم. وتصمیم گرفته ام که باانسانهای اهل قلم واندیشه نشست وبرخاست ومعاشرت داشته باشم.*

*چون هر نشستی وگفت گویی بااین عزیزان، تاثیربسزایی دارد*

*،زیراقطع به یقین، این افراد ، ناخودآگاه ، جوانه رشد و پیشرفت ومقاومت وصبروبردباری را در وجودم بارور می‌کنند.به خودمیبالم وافتخارمیکنم.که حضرتعالی نمونه ای ازآن انسانها هستی، وقلم سرایی حضرتعالی ،نمونه بارزوبی بدیلی از آن قشراست ، که اززلال کلمات وجمله هایتان ،درزمینهای ورزشی واجتماعی، ودروصف کمال وادبتان همیشه لذت برده وهمه رادرگوشه گوشه قلبم که جایگاه شماست ،محافظت می نمایم .برادرخوبم جناب دانشفر،سالهای زیادیست که ازرفتارباصداقت ویکرنگی جنابعالی پی برده ام،وواقفم که انسان خوب وباخدادردنیا نافع است درآخرت شافع،اگرنزدیک باشدخیرمیرساندواگردورباشدبخیریادت میکند.ازنوشتاریتان که حق به جانب گرفتیدوازبرادران ورزشی ام گله مندبودیدممنونم.نشان دادید که دوست خوب،چراغ روشنیست که وقتی دنیاتاریک میشودمحرم رازاست ،ووقتی که گرفتاری ودرددل دارد، واحساس خستگی میکند ان دوست، مولدانرژی است.برادرارزشمندم ،قلم سرای استانم وکشورم،به ذات پروردگار،باقلبی صاف ازراه دورازبلندای کوه خومی به نزیکم، فریاد برمی آورم که پژواکش به کوه نیروسیاه به گوش شما،ودوستدارانت ،این پیام رابرساند،که ارادتم به شما بی انتهاست.دوست نازنینم ،درپیامتان یادآوری دوران کودکی ونونهالی وجوانی ام رایادآوری نمودید،که باخواندن مواردمندرج درآن تپش قلب شدیدی گرفتم وبغض گلویم راگرفت.ودرتعجب ماندم که چگونه برادران مخالف ورقیبان زمان ورزشی ام، مانندحضرتعالی ،ودکتر انوری ومهندس فضل الله آروانه اینقدرنسبت به بنده ابرازعلاقه دارند.اماثمره درختی راکه به قول برادرم دکترمحدث، درکهگیلویه کاشته ام نسبت به باغبانی ،هماننداین حقیربی تفاوت باشند.!!!!!!باعرض رخصت ازشما* *سرورگرامی ،شمعه ای اززحمات این حقیررابه سمع ونظر ورزشکاران دهه۶۰ به بعدجهت آگاهی، معروض میدارم . عمر۶۷ساله این حقیربه دونصف تبدیل شد .نصف اول به ورزشکاری وتیمداری ،ونصفه دوم به سیاست ومردمداری،اغای دانشفر برادرم محترم بیادداریدکه درشب های قدرماه مبارک رمضان ،که خیلی خردسال بودیم، به منبریت مرحوم آیت اله حاج میراحمدتقوی رحمت الله علیه، درمکان متعلق به مرحوم کشوری، بین شماوناصرامامی بحث طرفداری صورت گرفت که دران شب این حقیربه حمایت ازناصرامامی که طرفداری ازتاج کرده بودبرعلیه شماکه ازتیم پرسپولیس حمایت کرده بودیدجبهه گرفتیم .این تعصبات ادامه پیداکردتااینکه بعدازسال۱۳۵۵ تاج وپرسپولیس تشکیل شدند.وهرکدام بعدها دارای مدیریت و اساسنامه ،وانجمن هوادارمختص به خودشدند.ضمنآ،برادرم دانشفر درپیامشان به فقروکمبودها اشاره نمودند. حال دراین برهه اززمان نقش این حقیردربرابردوستان وفامیلهای عزیزم چه بود؟ عزیزانی مثل دانشفر دکترانوری مهندس ناظمی وصدیق پیرایش وعلی اکبرتدین ،که اصلآ اهل ورزش نبودامااطلاعات ورزشی زیادی داشت.این حقیربایددرچندمیدان بااین* *عزیزان،هم ازلحاظ تیمداری وکری خوانی بایدرقابت میکردم. وروزهای هفته دریک کلاس بادانشفر ودکترانوری* *ومهندس ناظمی هم کلاس بودم،وشبها تا ساعتی که دژبان های شهرمارافراری میدادند،روی فلکه خاکی به فوتبال وکری خوانی مشغول بودیم،اما مانندبرادرم* *ابوصالح که هیچکس هم اکنون درمسائل ورزشی واجتماعی جلودارش نیست،آن زمان یک مفسربه تمام معنای ورزشی بود،بابرنامه های خاص،که احساس میکنم فکرومغزم۵۰برابرامروزکارمیکرد رامش کرده بودم.بااین عزیزمثل دو برادربودیم، من بافکر،ضمن خنثی کردن بعضی ازبرنامه هایشان ورصدتیمداریشان،خداکمک میکردکه آن زمان من بتنهایی رقیبشان بودم .که این عزیزان لقب چرچیل رابه من نسبت دادند.درصورتیکه بازیکنان تاج دستگردوضرغام ابادبه من میگفتنددرویش خلیفه ودوست خوب وهمدم* *پرسپولیسی دوآتشه ام، صدیق پیرایش( احمد ی)به من میگفت اچ اس که هیچکس تاکنون معنی انرانمی دانند. امااین حقیر روزدرمدرسه هم درس ،وهم به شرینی فروشی* *مشغول بودم وازسوم دبستان تادوم دبیرستان ،وقتهای بیکاریم رادرکتاب فروشی مرحوم عبدالجبارتوفیقیان خدابیامرزی به عنوان فروشنده مشغول به کاربودم.وسعی میکردم ازنظر مالی، ازرقیبان عزیزامروزیم عقب نمانم.خداخیلی کمکم* *کردنمی دانستم ازدست کری خوانی این عزیزان ،که کم هم نبودندچکارکنم.،!!!آلبوم بزرگ ماننددفترهای ثبت اسناد امروزی پرازعکس ومحتوای ورزشی برعلیه تیم تاج* *وعکسها فراوان ازتیم پرسپولیس دران چسبانده بودند. به خدانمی دانستم ازکدام طرف،بااین عزیزان مبارزه کنم،فرصت* *نمیدادنددنبال*

*جمع آوری بازیکن وهواداربرای تیم تاج باشم, ولی خدایاربیچارگان بودبراحتی بین طایفه خواجه و نرمابی وتیره های تاس احمدی تعدادزیادی* *هواداروبازیکن جمع شدندوخداکمک کردبایک ترفندعجیبی که بخداقسم خیلی شرمنده و ناراحت* *وپشیمانم ازاینکه، آلبوم ورزشی وزحمات دوست خوب نازنینم، که چندین وچندسال بامن کری خوانی کرده بود, دریک چشم بهم زدن فریبش دادم وآن رابه آتش کشیدم .وازآن شب به بعدکمی راحت خوابیدم.وبارسنگینی* *ازدوشم برداشته شد.حرفها وقصه هازیادامادرپیام نمی گنجدخدایارویاورم بودخانه بزرگی ومجهزی، درزمان خودبازیربنای زیاساختم که شدمحفل بازیکنان وخوابگاه استقلال کهگیلویه، ویک قطعه زمین ورزشی درجواراداره راه وقبرستان تاس احمدیها داشتم که چندماه پیش برادرعزیزم قلندرسخن سنج رادرجوارزمین مذکور جلوی چشمم ،به خاک* *سپردند،وسخنوران زیاداین مراسم حتی درمورداین شخصیت ،ازاین حقیر هیچگونه اطلاعاتی نپرسیدند،*

*که بگویم این عزیزچگونه، بیشترعمرش رابرای تیم استقلال گذراند،!!!!!!من که قبول دارم هیچکاره بودم وسرداراندرزیان هی میگفت آرشیادراین روزمظلوم واقع شد، نه هرگز،ناراحت نیستم به خاطرعشق به تاج کبیرکه برایش بازداشت شدم، وبه عشق استقلال، تدریس درخارج ازکشورراازدست دادم، به عشقش شبانه روزسنگ وخاروخاشاک جمع میکردم، وموازبدن گاوها میکندم ،تاتوپی کوچک برای چند روزی برای بازیکنان آماده کنم، یابجای ازدواج وزن گرفتن دنبال خرید رختخواب بودم، تابازیکنان ومهمانانم، بی رختخواب نمانند، نصف عمرم صرف ورزش تیم تاج ویا استقلال کهگیلویه شدبازخوشحالم که عزیزان زیادی ازجمله عبداله نیکوسرشت ،جوهرصادقی مرحوم علی اکبر مصفاومرحوم علی اکبرافسر مرحوم قلندرسخن سنج عزیزدرزمینه کمک مالی به همراه برادرمتعصبم بادیگاردتیم وهمه کاره کانون هواداران محمدعلی دستپاک وحاج حمداله درخش ونصراله درخش وغریب سهامی وحاج حسین گرگانی و مرحوم محمدبیانی باکمکهای مالی زیادو مرحوم برات خوشنوا مدیرفرهنگی وعکاس تیم و مرحوم محمدرضاحیدرخواه مرحوم علی استوی ونورمحمدارانپور ورحمت اله دوهنده وبرادرم روشن استوی ضمن کمک مالی فراوان* *عضوفعال کانون هواداران تیم ، ودرواپسین لحظات ورزشی ام حاج اسلام نورایی ریاست محترم حراست آموزش پرورش وقت به عنوان رئیس هیئت مدیره سردارحجیرپرندوار به عنوان سرپرست وسردارنصراله اندرزیان به عنوان مسئول* *کمیته انظباطی وبه همراه مرحوم برات خشنواکمیته مالی ودست اندرکاران فنی برادرم نیکوسرشت ومرحوم افسر ومرحوم قلندرسخن سنج که تیمهای نونهالان ونوجوانان وامیدوتیم بزرگسالان رااین* *عزیزان برعهده داشتند.ضمنآ برادرم غلام آذربارگون ضمن اینکه بازیکن بودندکمک کارمان نیز بود، ومغازه ای نیزدراختیارتیم گذاشتند.* *ومرحوم مصفاضمن اینکه خبرنگارتیم بوددرمدیریت دسته جات ورزشی نقش آفرین بود،*

*برادرم دانشفر عزیز، مرابرای همیشه شرمنده کردی.ای دادوبیدادازاین دنیای بی مروت، سیدجان توحالادلواپس بنده شدی،!!!!!!!ودل نگران !!!!،ازعزیزان وهم مسلکان من گله مندی؟؟؟؟ سیدجان نمی دانستم جای همه چیز عوض شده ،فقط می توانم بگویم ،این مردانگی حضرتعالی, نشآت گرفته ازصلاله پاک جدت میرسالاربوده که, خارج ازوظیفه قدردان کسی باشی، که سالها رقیبت بوده ؟؟؟؟ جانبداری میکنید!!!!!!،من ازاینکه درسایه حضرتعالی به زندگی زودگذرخودادامه میدهم خوشحالم، و ازخداوندمنان وباری تعالی میخواهم که سالهای سال سایه ات برروی خانواده محترمتان مستدام باشه وحظی بزرگ نصیبتان گردد :حقیرتان ازایل باشت بابویی،از طایفه نیمدور،ساکن گچساران ،خواهرزاده طایفه محترم وسترگ تاس احمدی : کرامت اله آرشیا*