تولد زبان، ادبیات نوین فارسی و اندیشه در مشروطه
گروه اندیشه: این یادداشت با تمرکز بر تأثیر انقلاب مشروطه بر ادبیات ایران، استدلال میکند که این جنبش نه تنها یک رویداد سیاسی و اجتماعی بود، بلکه به انقلابی در حوزه ادبیات، به ویژه ادبیات داستانی نیز...
گروه اندیشه: این یادداشت با تمرکز بر تأثیر انقلاب مشروطه بر ادبیات ایران، استدلال میکند که این جنبش نه تنها یک رویداد سیاسی و اجتماعی بود، بلکه به انقلابی در حوزه ادبیات، به ویژه ادبیات داستانی نیز منجر شد. نگار امیرحسینی در این یادداشت که در روزنامه ایران منتشر شده، تاکید می کندکه پیش از مشروطه، ادبیات فارسی عمدتاً شامل شعر و نثرهای سنتی بود، اما با ترجمه آثار غربی، به ویژه از نویسندگانی مانند الکساندر دوما، رمان به عنوان یک قالب جدید وارد فرهنگ ایران شد. در ادامه، نویسنده به اولین نمونههای رمان در ایران اشاره میکند؛ از جمله «شمس و طغرا» اثر میرزاخسروی به عنوان نخستین رمان تألیفی، و «تهران مخوف» نوشته مشفق کاظمی به عنوان یکی از اولین رمانهای اجتماعی. این آثار، با وجود نواقص، زمینهساز تحول در زبان و محتوای ادبیات فارسی شدند و به تدریج به سمت واقعگرایی و پرداختن به موضوعات اجتماعی مانند عدالت، آزادی و حقوق فردی حرکت کردند. در نهایت، نویسنده نتیجه میگیرد که مشروطه نقطه عطفی بود که ادبیات داستانی ایران را از سنتهای گذشته جدا کرد و آن را در مسیری نو قرار داد. این تحول، در سه سطح زبان، ادبیات و اندیشه به وقوع پیوست و پایه و اساس ادبیات معاصر ایران را بنا نهاد. این یادداشت در زیر از نظرتان می گذرد:
****
«انقلاب مشروطه» را تنها نباید رویدادی سیاسی و اجتماعی دانست. این جنبش بزرگ، آغازی بود برای تحولی گسترده در ذهن، زبان و قلم ایرانیان. یکی از حوزههایی که به روشنی تحتتأثیر این تغییرات قرار گرفت، ادبیات بود؛ بویژه ادبیات داستانی که تا پیش از آن در سنت مکتوب فارسی جایی نداشت. پیش از مشروطه، ادبیات ایران عمدتاً شامل شعر و نثرهای تاریخی، دینی یا تعلیمیبود، اما با گسترش ترجمه آثار غربی در پیوند با تلاش روشنفکران آن دوره، رمان و داستان به تدریج وارد ساحت فرهنگی ما شد.
نویسندگانی چون طالبوف و ملکمخان با نگارش متنهایی سادهتر، زمینه را برای تغییر نثر فارسی فراهم کردند. دهخدا با نوشتههای طنز و انتقادیاش در «صوراسرافیل» نیز سهم بزرگی در این تحول داشت. در ابتدا رمانها به زبانهایی چون فرانسوی، انگلیسی، روسی، آلمانی، عربی و ترکی وارد ایران شدند و تنها کسانی که به این زبانها آشنا بودند میتوانستند آنها را بخوانند؛ اما به تدریج ترجمه این آثار به فارسی آغاز شد، اول از زبان فرانسوی و سپس از دیگر زبانها.
اولین رمانهایی که به زبان فارسی ترجمه شدند، کتابهای «سه تفنگدار» و «کنت مونت کریستو» نوشته «الکساندر دوما» بودند که «محمدطاهر میرزا» از شاهزادگان قاجار، آنها را در دهههای پایانی حکومت قاجار به فارسی برگرداند و «ابراهیم نشاط»، «پل ویرژینی» تألیف «برناردن دو سن پی یر» را به فارسی برگرداند. این ترجمهها راه را برای آشنایی ایرانیان با ساختار و محتوای رمان باز کردند.
کمیبعد، «محمدباقر میرزاخسروی»، یکی دیگر از شاهزادگان قاجار، اولین رمان تألیفی فارسی را با عنوان «شمس و طغرا» در سال ۱۲۷۸ هجری شمسی و در سه جلد نوشت. این رمان تاریخی مفصل، حاصل طرحی از پیشریخته و نگارشی در میانه سالهای پرآشوب انقلاب مشروطه بود. موضوع آن از وقایع دوران فرمانروایی مغول بر ایران انتخاب شده و نویسنده در دیباچهاش چنین توضیح میدهد:«رمانی است آمیخته با بعضی وقایع تاریخی و مطالب جغرافیایی و دقایق اخلاقی… از وقایع بیستوچهار ساله فارس و زمان پادشاهی آبش خاتون، آخرین اتابک از سلسله سلغریان.»
«شمس و طغرا» اثری است که در نقطه تلاقی ادبیات سنتی و نو قرار دارد. خسروی تلاش کرده با انتخاب موضوعی تاریخی و روایتی داستانی، راهی تازه در نثر فارسی بگشاید. تأثیر رمانهای فرانسوی، بویژه آثار پرماجرای الکساندر دوما، در ساختار و سبک این رمان کاملاً مشهود است.اما تحول اصلی زمانی رخ داد که رمانهای اجتماعی جای خود را در میان مخاطبان باز کردند. «تهران مخوف» اثر مرتضی مشفقکاظمی، یکی از اولین نمونههای این نوع رمان است که ابتدا به شکل پاورقی در روزنامه «ستاره ایران» در سال ۱۳۰۱ و سپس در سال ۱۳۰۳ شمسی به صورت کتاب منتشر شد.
این اثر، تصویری انتقادی و گاه تلخ از جامعه تهران آن زمان ارائه داده و با زبانی ساده، مفاسد اجتماعی، بیعدالتیها و مشکلات زنان را بازتاب میدهد. رمان «تهران مخوف» با وجود تمام نواقص و کاستیهایش، بیگمان تأثیر چشمگیری در آثار نویسندگان آینده و در بیداری مردم ایران داشته است.تأثیر انقلاب مشروطه بر ادبیات داستانی ایران را میتوان در سه سطح زبان، ادبیات و اندیشه مشاهده کرد. پس از مشروطه، نویسندگان بیشتر به موضوعات اجتماعی مانند آزادی، عدالت و حقوق فردی پرداختند.
سبک نگارش از روایتهای پرزرق و برق فاصله گرفت و به سمت واقعگرایی حرکت کرد. زبان آثار ساده و روان شد تا مخاطبان عام نیز بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. اگرچه رماننویسی در آن دوره هنوز نوپا و از نظر ساختاری و فنی در مراحل اولیه بود و نمیتوان آن آثار را از نظر هنری بینقص دانست، اما بدون شک آغازگر دورهای تازه در نثر فارسی بود. به این ترتیب، ادبیات داستانی نوین فارسی هر چند با ترجمه شروع شد، اما به تدریج هویتی مستقل یافت و مشروطه را میتوان نقطه آغاز یک انقلاب ادبی دانست که تا امروز در ادبیات معاصر ایران ادامه دارد.
۲۱۶۲۱۶
بدون نظر! اولین نفر باشید